عوامفریبی زیر پوشش رفع تبعیض علیه زنان !
شهلا نوری

در آستانه مضحکه انتخابات 22 خرداد و پس از گذشت 30 سال زندگی تحت حاکمیت آپارتاید جنسی و اسلامی، گروهی با نام "همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات" طی یک کنفرانس مطبوعاتی، موجودیت خود را با انتشار یک بیانیه اعلام کردند. جمع اولیه شکل دهنده از زنان فعال در عرصه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مطبوعاتی در رژیم اسلامی هستند. بعضا خودی اند. این گروه که خود را از "کنشگران جامعه مدنی" در عرصه های متفاوت معرفی کرده اند، اعلام داشتند که بنا به اقتضاء ضرورت و جهت تحقق بخشیدن به خواستهای گذشته، مجددا در کنار هم قرار میگیرند. این گروه که متشکل از نمایندگان احزاب اسلامی، نهادهای غیر دولتی، نیروهای ملی مذهبی، فمنیستهای اسلامی، فمنیستهای شرق زده و چپ سنتی می باشند، خود را نماینده "زنان ایران" معرفی کرده و شالوده مشترک مطالبات زنان در تمامی اقشار جامعه را اینگونه فرمولبندی می کنند: "برابری حقوقی و رفع تبعیض های جنسیتی، قومی و طبقاتی ."

اما وقتی که به برنامه این جریانات دقیق میشوید٬ می بینید که منظور این جریانات از برابری حقوقی و رفع تبعیض جنسیتی٬ برابری کامل و بدون قید و شرط زن و مرد در جامعه٬ در هم شکستن سیستم آپارتاید جنسی و یا مبارزه با حجاب بمثابه سمبل زن ستیزی و تبعیض اسلامی در جامعه نیست. دقیق تر که میشوید٬ می بینید که این جریانات دستیابی به حقوق زنان و آزادی زن را در گرو مبارزه بر علیه سیستم و جنبشی که نابرابری زن و مرد و بی حقوقی زن یک رکن پایه ای بقاء اش است٬ نیست. نه! اینها برای از بین بردن مرد سالاری و آزادی بی قید و شرط زن و مرد به میدان نیامده اند. اینها به میدان آمده اند تا از مطالبات گسترده و برحق زنان برای رونق بخشیدن به مضحکه انتخاباتی رژیم اسلامی سوء استفاده کنند. بخشی از موتلفین در گروه مذبور خواهان "برابری زن مرد در دین اسلام" بوده و اسلام و حقوق زن را با مفاد کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان در تطابق می دانند. اینها آماده اند تا با اعلام کاندیداتوری خود دمی دیگر به جسم بحران زده جمهوری اسلامی بدمند. در شرایطی که مردم ایران شاهد اعتراضات کارگران و طرح مطالبات جدی از جانب بخشی از دانشجویان، معلمان، پرستاران و جنبش آزادی زن، مبنی بر خواست لغو آپارتاید جنسی، برابری کامل زن و مرد و از میان برداشتن ستم طبقاتی موجود در کل جامعه هستند، این نمایندگان جریانهای پرو رژیمی براه افتاده اند تا با اعلام موجودیت چنین ائتلافی، بحث اصلی مبارزه اجتماعی را با مضحکه انتخابات از مسیر اصلی خود خارج کنند.

باید از اینان پرسید؟ منفعتتان در تئوریزه کردنِ ایجاد امکان تغییر در قوانین ضد زنِ شریعه در چیست؟ چرا بجای آرایش رژیم اسلامیِ ضد زن و فروختن مجدد آن به زنان جامعهِ ایران برای یکبار هم که شده، نظام اسلامی را زیر ضرب نمی گیرد؟ پاسخ روشن است. مساله این است که اینها بخشی از خودیها و بعضا نزدیکان رژیم اسلامی هستند. با این رژیم هم خانواده اند. گروه خونشان یکی است. نگرانی شان از زیاده رویهای رژیم است. بعلاوه میدانند که با نبود رژیم اسلامی بساط این جریانات اپوزیسیون درباری رژیم اسلامی هم برچیده خواهد شد. اینها وجودشان به وجود رژیم اسلامی گره خورده است. بی جهت نیست زمانیکه حتی حرف از برابری حقوق زن و مرد میزنند٬ این برابری را بعضا در چهارچوب کثیف اسلام و در زیر سایه حکومت اسلامی طلب میکنند .

باید از دست اندرکاران این جریان پرسید که کدام یک از کاندیداهای مطلوب شما (که ظاهرا تصمیم ندارید برایشان مستقیما تبلغ کنید)، خود در پروسه بقدرت رساندن جمهوری اسلامی و قتل عام بیش از صد هزار تن از شریفترین انسانهای آن جامعه٬ در تحمیلِ تحقیر، فقر، اعتیاد، تن فروشی اجباری و فلاکت میلیونها کودک در ایران، شرکت نداشته است؟ پاسختان چیست؟

سخنگویان این ائتلاف همچنین در بیانیه خود اعلام کرده اند که کاندیدای خاصی را در نظر ندارند و فقط تلاش خواهند کرد با بهره برداری از فضای انتخاباتی و از راه مسالمت آمیز، گفتمان دولت – مردانه را به سوی تحقق نیازهای جامعه مدنی و مطالبات معوقه زنان سوق دهند. این  فمنیستهای اسلامی و وطنی که کماکان طرفدار رژیم اسلامی هستند، میکوشند تا بر مبنای اصل ١١٥ قانون اساسی رژیم اسلامی، به بحث "رد صلاحیت زنان" اعتراض کنند. گویی مساله این است که فقط زنان مجیز گوی رژیم رد صلاحیت میشوند. آیا باید به این جریانات برای صدمین بار تذکر داد که مساله فقط عدم حضور زن در این مضحکه نیست. هیچ انسان آزادیخواهی در این مضحکه جایی ندارد. هیچ انسان برابری طلبی در این مراسم اسلامی جایی ندارد. و نه تنها جایی در مراسمشان ندارند بعضا حق حیات هم ندارند. بنیاد این سیستم بر ضدیت با زن و انسان و آزادیخواهی و عدالت طلبی و برابری انسانها استوار است. این سیستم را نمیتوان اصلاح کرد. باید سرنگونش کرد. اصلاح این هیولای اسلامی شاید شما را نجات دهد٬ اما به معنای تداوم فقر و فلاکت و بی حقوقی و تبعیض برای اکثریت عظیم مردم جامعه است .

واقعیت این است که  تئوری پردازیهایِ این بازماندگانِ دو خردادیِ به نتیجه نخواهد رسید و هدف واقعی این ائتلاف و پیوستگان خارجی و داخلی آن به سخرهِ جناح بغل دستی اصابت خواهد کرد. توصیه ما این است که بدون صحنه سازی و ژست پوچ پرچمداری رفع تبعیض جنسیتی کار واقعی تان را بکنید. رای خود را به صندوق مضحکه انتخابات رژیم بریزید و دست از عوامفریبی مردم بردارید. مردم، شعار رفع تبعیض جنسیتی مطرح شده از جانب شما را فقط در حد یک شوخی ارزیابی می کنند. برای خود بیش از این بی آبرویی نخرید. دوم خرداد مرده است. پروژه اصلاح رژیم اسلامی شکست خورده است .

دست از عوامفریبی مردم بردارید. پرچم رفع تبعیض جنسیتی در دست شما نیست. خواست رفع تبعیض جنسیتی، مستلزم لغو آپارتاید جنسی است. مستلزم سرنگونی رژیم اسلامی است. این لباس برازنده شما نیست. این پرچم در دست فعالان جنبش آزادی زن قرار دارد .
090520